آدمربایی ۵ میلیارد و ۱۰۰ میلیونی | هم دستگاه گنجیاب خراب بود هم خودش دروغگو از آب درآمد
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۰۲۰۳۱
به گزارش همشهری آنلاین، او گفت: من صاحب یک کارخانه صنایع چوبی هستم؛ حدود ساعت ۷ عصر روز گذشته زمانی که از منطقه مرتضیگرد تهران سوار بر خودرو پژو ۲۰۶ خودم شدم تا به خانه بروم، در کنار خیابان دو مرد را دیدم که با اشاره دست خواستند توقف کنم. چهره یکی از آنها برایم آشنا بود وقتی دقت کردم، خیلی زود او را شناختم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چند کیلومتری نرفته بودم که شاپور دستور ایست داد و من به ناچار توقف کردم. شاپور پشت فرمان نشست و مرد مسلح نیز که روی صندلی عقب نشسته بود، دستهای مرا بست.
ساعتی بعد خودرو در باغی متروکه در بیابانهای ساوه متوقف شد. دو مرد جوان پس از پیاده کردن من تهدیدم کردند و کتکم زدند بعد مجبورم کردند ۷ میلیون تومان از طریق گوشی تلفن همراهم به حسابشان واریز کنم. بعد هم مدعی شدند چون پولدار هستم باید ۵ میلیارد تومان به آنها پول بدهم. من که تحت شکنجه بودم، دو برگه چک به مبلغ ۵ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان به آنها دادم.
مرد کارخانهدار که دو بار به عنوان کارآفرین نمونه کشور در صنایع چوب انتخاب شده است، با افشای ماجرای گروگانگیری گفت: وقتی از من پول خواستند، گفتم ندارم اما آنها گفتند چند روز فرصت داری تا پول را تهیه کنی و علیالحساب یک چک ۱۰۰ میلیونی به ما بده. اسلحه به سمتم بود و ناچار دو برگه چک به مبالغ ۱۰۰ میلیون و ۵ میلیارد تومان امضا کردم بعد آدرس خانه و عکس دخترم را نشان دادند و مدعی شدند اگر به پلیس حرفی بزنم، بلایی سر من و خانوادهام میآورند که قابل جبران نباشد. دوباره کتکم زده و سوار ماشینم کرده و نزدیکی کارخانه سوار بر خودرو رهایم کردند. حدود ساعت ۷ بعد از ظهر مرا ربودند و حدود ساعت ۱۰ شب بود که رهایم کردند.
پس از این شکایت، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری متهمان به دستور بازپرس حمیدرضا رستمی آغاز شد. کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت آموزشهای لازم را به شاکی داده و در نهایت، با شناسایی مخفیگاه هر دو متهم، آنها را دستگیر کردند.
اما در تحقیقات اولیه، شاپور و همدستش منکر آدمربایی شدند و اختلافشان را با این مرد بر سر خرید و فروش عتیقه عنوان کردند. بدین ترتیب به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران متهمان در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داده شدند و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.
عتیقههای ۲ هزار سالهشاپور در بازجوییها گفت: ما آدمربایی نکردیم، اصلاً ماجرا چیز دیگری است، اما شاکی مدعی است که او را ربودهایم.
اصل ماجرا چیست؟
من اصلاً این مرد را نمیشناختم چند ماه قبل تصمیم داشتم خانهای بخرم و باغی را که دارم حصارکشی کنم، برای این کار نیاز به یک میلیارد تومان داشتم. یک روز با همسایهمان صحبت میکردم که او پیشنهاد وسوسهانگیزی به من داد. او با مرد کارخانهدار به نام حامد همباشگاهی بود و میدانست حامد در کار عتیقه و زیرخاکی است. از طرفی میدانست که زادگاه من یکی از روستاهای شمال غربی کشور است و در آن منطقه عتیقه زیاد است. به من پیشنهاد داد با حامد کار کنم و او میتواند درخصوص پیدا کردن و فروش زیرخاکی به من کمک کند.
از کی کارتان را شروع کردید؟
من به زادگاهم رفتم و از یک تخته سنگ در نزدیکی آنجا که تصویری شبیه پهلوان یا میمون روی آن بود، عکس گرفتم و برای حامد ارسال کردم. او مدعی شد که تخته سنگ متعلق به دوران ساسانیان یا اشکانیان است و ارزش بالایی دارد. ۸ ماهی طول کشید تا بالاخره به آن منطقه آمد و ۸ منطقه را نقطهزنی کرد و مدعی شد در این مناطق زیرخاکی و عتیقههای زیادی است. حتی ۸۰ میلیون تومان دستگاه گنجیابی را به ما فروخت. خودش و یکی از دوستانش نیز همراه ما بودند. شروع به حفاری کردیم و بعد از دو روز یک مجسمه خروس، یک گوی شیشهای و دو کوزه سالم کشف کردیم. اما به محض بیرون آوردن عتیقهها حامد اسلحهای را به سمت من و همدستم که الان بازداشت شده، گرفت و تهدید کرد که اگر به دنبال او برویم، ما را میکشد. او با همدستش و عتیقههایی که چند لحظه قبل بیرون آورده بودیم، سوار بر خودروی ۲۰۶ متواری شدند.
بعد چه اتفاقی افتاد؟
یک ماه طول کشید تا بالاخره حامد را پیدا کردیم. روز حادثه به مقابل کارخانهاش رفتیم و زمانی که سوار بر خودرواش در حال عبور بود، برای او دست بلند کردیم و حامد هم ما را سوار کرد.
چرا سوارتان کرد در حالی که میتوانست فرار کند؟
چارهای نداشت، مجبور بود با ما کنار بیاید تا آبرویش نرود. یک ساعتی در شهر چرخیدیم و در نهایت خودش چک ۵ میلیاردی به عنوان ضمانت به ما داد. گفت ارزش زیرخاکیها خیلی بالاست و قدمتی دو هزار ساله دارد و هنوز برای آنها مشتری پیدا نکرده است. چک به صورت امانت دستمان باشد تا بعد از فروش با هم حساب و کتاب کنیم. ۱۰۰ میلیون هم چک داد به خاطر پول دستگاه گنجیابی که به من فروخته بود اما خراب از آب درآمده بود. بعد هم از ماشین پیاده شدیم، ما نه آدمربایی کردیم و نه در فکرش بودیم، چکهایی هم که گرفتهایم خود حامد به ما داد.
قرار بود چطور عتیقهها را تقسیم کنید؟
نصف نصف. پولش را بعد از فروش تقسیم بر دو کنیم.
سابقه داری؟
سابقه دارم، یک سابقه سرقت موتورسیکلت دارم و یک سابقه مواد مخدر.
کد خبر 716356 منبع: ایران برچسبها آدمربايى حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: حوادث ایران ۱۰۰ میلیون ۵ میلیارد آدم ربایی عتیقه ها مدعی شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۰۲۰۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شکار سوژههای سرقت مقابل مدارس
با دستگیری دختر فراری که با همدستی مردی سابقهدار طلاهای زن جوانی را در پارکینگ خانهاش سرقت کرده بودند، راز سرقتها و خفتگیریهای متعدد قبلی شان برملا شد.
به گزارش مشرق، چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت النگوهای طلایش خبر داد. به دنبال این تماس مأموران راهی محل شده و زن جوان در تحقیقات گفت: صبح؛ دخترم را به مدرسه رساندم و به همراه پسرم سوار بر تاکسی به خانه برگشتیم. به محض اینکه با پسرم از در پارکینگ وارد خانه شدیم، مردی پشت سرم وارد پارکینگ شد. او با تهدید چاقو، طلاهایم که ۳ عدد النگو بود از دستم قیچی کرد و متواری شد. با داد و فریاد به دنبال مرد سارق رفتم که دیدم او سوار بر یک خودروی جیپ شد که رانندهاش یک زن جوان بود.
با شکایت زن جوان، تحقیقات برای دستگیری سارقان جیپسوار به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در بررسیهای اولیه کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. پلاک خودرو مخدوش شده بود و با توجه به اینکه چهره سارقان با ماسک پوشیده شده بود، برای شناسایی هویت متهمان، تیم تحقیق در این شاخه نیز با بنبست مواجه شد.
درحالی که بررسیها در این رابطه ادامه داشت، شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و گفت: در فضای مجازی میگشتم که چشمم به آگهی فروش خودروی جیپی افتاد که به نظرم شبیه خودروی متهمان بود. آنچه مرا در این مورد مطمئنتر کرد، عروسک قرمز رنگی بود که روی آیینه جلوی خودرو آویزان بود و همان عروسک روی آیینه این خودرو هم بود.
بهدنبال اطلاعاتی که شاکی داد، مأموران در تحقیقات دریافتند، خودرو متعلق به مردی است که سابقه کیفری سرقت در پرونده خود دارد. بنابراین کارآگاهان در قراری سوری با حامد او را بازداشت کردند.
مرد جوان در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقت اعتراف کرد و گفت: سارق تکرو منزل بودم و بعد از آزادی هم چند موردی سرقت کردم. مدتی قبل در فضای مجازی با آناهیتا دوست شدم و او با ترغیب من از خانهاش فرار کرد و نزد من آمد. اوایل هزینه زندگیمان را با فروش طلاها و دلارهایی که آناهیتا از خانهاش دزدیده بود، گذراندیم. اما پولها که تمام شد در نهایت، من پیشنهاد سرقت را به آناهیتا دادم. چارهای نداشت جز اینکه قبول کند و با من همراه شود. نقشه من خفتگیری و سرقت طلا بود. سوژههایمان را از میان مادرانی که صبحها بچههایشان را به مدرسه میرساندند یا کودکانی که به تنهایی به مدرسه میآمدند، انتخاب میکردیم. مقابل مدارس میایستادیم و با دیدن کسانی که طلای زیادی همراه داشتند آنها را تعقیب میکردیم تا در فرصتی مناسب طلاهایشان را سرقت کنیم. چند باری اقدام کردیم اما موفق نشدیم، تا اینکه آخرین مورد را که یک مادر جوان بود تعقیب و در نهایت با تهدید ۳ النگویش را سرقت کردیم.
با اعتراف متهم سابقهدار، زن جوان نیز بازداشت شد و بررسیها نشان میداد که خانواده این زن جوان بعد از فرارش از خانه، ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کرده بودند. متهمان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، در اختیار اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران